اولین روز پدر بابای ملیسا
سلام بابایی جوونم . الهی فدات شم .دلم برای نوشتن از تو و خوبیهات تنگ شده بود . وای چه تجربه بی نظیری داشتم من . تا همین پارسال همیشه روز پدر رو به پدر و پدر خانمم تبریک می گفتم ، اما امسال دقیقا تو سالگرد تولد حضرت علی سر ظهر خوابیده بودم که یهو دیدم یه دست کوچیک و مهربون داره می زنه رو دلم . بیدار شدم دیدم عزیز دلم ، دختر نازم ملیسا به همراه مامان مهربونش چند تا کادو دستشون گرفتند و می خوان اولین کادوی روزپدرم رو بهم تبریک بگن . خیلی زیبا بود ، زیباتر اینکه با اصرار مامان وقتی لبت رو روی گونه هام گذاشتی و منو بوسیدی دلم پر کشید . پر کشید به دنیای قشنگ دلت ، ممنونم که تو دلت یه جای کوچیک هم برای من باز کردی . ممنونم که منو قابل میدون...