ملیساملیسا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

ملیسا ؛ هدیه آسمانی

دخترم، ملیسای بابا، از وقتی که پا به این دنیای خاکی گذاشتی، شروع به نوشتن کردم، نوشتم از عشق پدری که عاشقانه دخارش رو دوست داشت. بمونی یرام با

عید سعید فطر و دیدار از باغ وحش

سلام دختر گلم . الان که دارم این نوشته رو برات می نویسم سه ساعتی می شه که از باغ وحش ارم برگشتیم و شما ده دقیقه ای میشه که رو دست بنده بور خیلی معصومانه ای خوابیدی . از طرفی عید فطر رسید و تو این روز بهترین آرزوها رو برای تو و تمام اطرافیانم داشتم . دعا کردم تا همه سلامت باشند و پایدار . دعا کردم تا همه بچه ها بهترینها تو تقدیرشون باشه و روی خوشی همیشه به سمتشون در تلاطم باشه . امروز خاله زنگ زد و گفت بریم باغ وحش . از اونجا که شما نازنین دخترم هم حوصلتون سر رفته بود با استقبال فوری ما این پیشنهاد مواجه شد و عصر به همراه آریا و پریا رفتیم باغ وحش تا حیوانات زیبا و دوست داشتنی رو ببینیم و همه نوع حیوونی دیدیم ، فیل . خرس . اسب. گورخر . شیر ....
8 مرداد 1393
5506 32 39 ادامه مطلب

ماه مبارک رمضان و شبهای قدر

سلام بابا جوونم . خوبی؟ بازم ببخشید اگر دیر اومدم تا برات بنویسم . الان که دارم این متن رو برات می نویسم ساعت 17:45 روز شنبه مورخه 28/04/1393 و شما دقیقا 2 سال و 9 ماه و 29 روز سن داری . دیگه برای خودت خانمی شدی . یه خانم با کلاس و مودب و با فرهنگ . البته یه روز ما یه اشتباهی کردم و وقتی داشتیم یه کتاب حیوانات رو با هم می خوندیم ، ادای یه الاغ رو برات در آوردیم . از اون به بعد به انحاء مختلف و در موقعیت های گوناگون ، جلوی کبیر و صغیر و وزیر و .... شما با صدای رسا فریاد می زنی : بابا داود الاغه. الهی قربونت برم . هر چند همه تو رو حذر می کنند از گفتن این حرف . ولی انقدر به من لحن و طرز گفتنت حال میده که خدا می دونه . شاید تنها جایی که ...
28 تير 1393
5688 29 32 ادامه مطلب

نیمه شعبان 93

سلام بابا جوونم . خوبی؟ الان که دارم این متن رو برات می نویسم ساعت 12 شبه و  شما دستهای کوچولو و نازنینت رو زیر چونه خوشگلت زدی و داری خواب هفت تا پادشاه رو می بینی . الهی فدات شم ببخشید . فکر کنم سه ماه شد از گذشت زمان آخرین نوشتم . بابا جوونم خیلی سرم شلوغه . ازطرفی امتحانات پایان ترم و از طرفی مشغله شدید کاری . تو به بزرگی اون قلب کوچیک اما دنیای مهربونیت من رو ببخش .امشب شب نیمه شعبان و جشن میلاد ولادت آقا امام زمان هستش . از خدا می خوام تو این شب عزیز که برای ما ایرانیها شب قشنگ و خاطره انگیزی هستش نگهدار تمام کوچولوها و پدر مادرهاشون باشه .راستش این مدت حرفها و کارهایی می کنی که فقط باید گفت هزار الله اکبر . فدات شم اون روز که ...
23 خرداد 1393
5960 40 31 ادامه مطلب

بهترین موضوع برای شروع سال و سفر ملی خانم برای بار دوم به مشهد مقدس

سلام بابا جوونم . الهی فدات شم . قربون امام رضا برم هنوز یک هقته از جوارش بر نگشته بودیم حاجتم رو داد . دیدن کسی که خیلی دوست داشتیم ببینیمش . خدایا شکرت . هر چند موضوعاتی پیش اومد که ما رو نگران کرد و ودلمون بخاطر موضوعاتی که قبلا برای اون عزیز پیش اومده خیلی به درد  اومده اما خدا رو شکر . اگر خودش یاری کنه انشالله کم کم روزهای سختش تموم می شه و در آینده بهترینها رو خواهد داشت .خدایا شکرت . می دونم یک مقدار سر بسته برات نوشتم چون مجبورم بابا جون . ببخشید . خوب حال مش ملی چطوره؟سفر مشهد خوش گذشت؟ببخشید اگر دیر شده برای نوشتن . به خدا خیلی سرم شلوغه . کارم خیلی زیاد شده .  الهی فدات شم وقتی بردمت حرم برای زیارت ، زوار ...
6 ارديبهشت 1393
5758 23 41 ادامه مطلب

سال نو مبارک دخترم

سلام دختر خوبم . الان که دارم این متن رو برات می نویسم دقیقا یکساعت مونده به تحویل سال . چه سالی ؟ سال 1392 با تمام خوبیها و یه اپسیلون ناسازگاریهاش ، داره جای خودش رو به سال جدید یعنی سال 1393 می ده . احتمالا این متن رو تو فرصت مناسب برات قابل نمایش می کنم . چون می خوام عکسهای سال تحویل رو هم برات اینجا قرار بدم . نازگل بابا یکسال دیگه ، با هم و در کنار هم روزهای خوب رو سپری کردیم . خدا رو شکر . خدا رو شکر به خاطر همه نعمتهاش ، بخاطر اینکه مامانی و بابایی ها در کنارمون هستند . بخاطر وجود نازنین تو . بخاطر وجود مهربون مامان . خدا رو شکر که خانواده هامون در کنارمون هستند . ملیسا دخترم . خیلی دلم هوای مادربزرگهام رو کرده . خدا رح...
6 فروردين 1393

کلکسیون تصاویر خواب ملیسا

سلام به خانوم خانومای بابا . الهی فدای اون شیرین زبونیات بشم خوشگل بابا ، فدای اون چشای ناز و خوشگلت بشه بابا ، این روزا خیلی داری شیرین زبونی می کنی و با این شیرین زبونیات عقل از سر بابا می پرونی . چند روز پیش که برف میومد ، وقتی از اداره اومدم پشت در خونه و زنگ رو زدم تا در رو روی بابا باز کنید ، از همون پشت آیفون اول مثل یه خانوم مودب و با کلاس به بابا سلام دادی و بعدش گفتی بیا تو هوا سرده . وای خدا حتی یاد آوریش هم خنده رو به لبم هدیه میاره . چند وقتیه که وقتی بابا شما رو میبره حمام ، شما جیغهای بسیار بنفش و پر رنگی می زنی که این گوشهای کوچولوی بابا ، درد میگیره و از اون مهمتر تعجب می کنه که این چه صدائیه که داره می شنوه ؟منم تازگیه...
17 بهمن 1392

نازلی جیرانیم ، سنی چوک سویوروم

سلام دخترم . سلام عزیز دلم . سلام شیرین زبونم . سلام می دم به دلربایی که هم وجودش  و هم یادش گرما بخش وجود پر تنش باباست . عزیزم می دونم که خیلی دیر اومدم برای نوشتن . ببخشید امروز امتحانات ترمم تموم شد . امتحان امروز خیلی سخت بود . اما ایشالله نمرم خوب می شه . تو این مدت طبق معمول مامانی خیلی بهمون لطف کرد . طفلک خیلی زحمت تو رو می کشه . خدا کنه همیشه بزرگترهامون سرزنده و سلامت باشند و هیچ وقت محتاج ما بچه های بی وفا و نا مهربون نشن . عزیزم ماشالله کلی بزرگ شدی و حرفها و کلمات جدیدتری می زنی . قربونت بره بابا . شیرین زبونیهات هر روز بیشتر از روز قبل . خدایا هر کسی رو که آرزوی داشتن همچین نعمتی رو داره ، حاجت روا کن . تو خالق توانا...
24 دی 1392