اولین سالروز والنتاین ملیسا خانم
خوب نازگل من ، اول از همه سالروز عشاق رو بهت تبریک می گم و امیدوارم همیشه عاشق خوبیها و قشنگیهای دنیا باشی . امروز اولین سالروز عشاق رو در کنار من و مامان تجربه کردی . الهی فدات شم الان دقیقا 4 ماه و 24 روز و 13 ساعت از لحظه تولدت گذشته . امروز بابا از اداره مرخصی گرفت و شما نازنین رو تحویل بابایی و مامانی دادیم و برای انجام کاری با مامانت جایی رفتیم . امروز اولین روزی بود که بیشتر از 6 ساعت تنها خونه مامانی بودی . بعد از انجام کارمون به یاد گذشته با مامانت رفتیم یک کبابی و والنتاینمون رو جشن گرفتیم . آخه ما دوران نامزدی و عقدمون ، غذاهای همه جور رستوران و دیزی سرا رو تجربه کردیم . خدمت تو نازنین دخترم عرض کنم که روز عشاق یا به عبارتی والنتاین ، روزی که کسانیکه همدیگرو دوست دارند ، به هم کادو هدیه می دن تا اینوری به نوعی مهر و محبت خودشون رو نشون بدن . بابا انگار همین دیروز بود ، چندین سال ، جعبه کادوهای روزهای والنتاینم رو با کاردستی درست می کردم و به مامانت هدیه می دادم . البته ، معمولا نتونستم حق مطلب رو ادا کنم و تقریبا هدیه ناقابلی رو به مامانت دادم ، اما همیشه مامانت به چشم یه هدیه بزرگ بهش نگاه کرد ه ، لا اقل شاید اینطوری وانمود می کرد .
بابا جوونم دعا کن خدا توی تصمیمی که گرفتیم کمکمون کنه و اگر به صلاح و مصلحتمون هست ، تصمیممون عملی بشه . قربون اون دلبری هات . راستی امروز قبل از اینکه شما رو تحویل مامانی بدیم ، بردیمت خانه بهداشت . برای اولین بار گفتند که وزنت خوبه ، آخه همیشه می گفتند وزنت کمه ، خیلی خوشحال شدیم . خدا رو شکر . انشالله که همیشه صحیح و سلامت باشی . و اما جمله آخرم : دوستت دارم ای از همه چیز برام مهمتر و زیباتر . الهی که فدای اون لبخند ملیح و زیبات شم ، دلم رو بردی
ملیسا و دختر خاله عزیزش ، پریا
وای بابا این تیپت منو کشته اولین کیک والنتاین ملیسا خانم الهی قربون اون خوابیدنت شم ، چقدر اینجا خوابت میومد