تو عزیز دل من و مامانی .
سلام عرض می کنم خدمت دخمل ناز و زیبای خودم که هر روز هزار ماشالله داره تو دل برو تر می شه . الهی فدات شم . بابا جوونم یه خواستگار دیگه هم دیروز التماس دعا داشت . هر چی گفتیم بابا این دخمل ما حالا حالا ها هیچ قصدی نداره و می خواد درس بخونه ، اصرارشون بیشتر می شد . تازه بابایی اگرم درست تموم شه من نمی زارم بری . اگه تو بری من و مامانت چیکار کنیم . وای خدا . بابا ها چطوری دلشون میاد دخترشون رو می سپارند به کسی که شناخت زیادی ازش ندارند؟ واقعا سخته . خوب خانم خانما بزار از احوال این چند روز شما بنویسم . اول اینکه این چند روز زیاد ندیدمت . آخه کارم زیاد بود و کمتر سعادت دیدن گل رو ی تو مهربون رو داشتم . دوم اینکه جمعه شب تولد بابایی بود . رفتیم اونجا و تو با تیپی که زده بودی حسابی دلبری کردی . سوم اینکه این چند شبه خدا رو شکر خیلی دخمل خوبی بودی و شبها دیگه نهایتا ساعت یک خوابیدی . چهارمی و مهمتر از همه اینکه من و مامان خیلی دوستت داریم و هر روز هم این حس و علاقه داره بیشتر می شه . دوستت داریم بابایی . می دونم که این جمله تکراری شده و تقریبا تو همه پستها دارم می نویسم ، اما این یه حقیقته و قابل کتمان کردن نیست . الهی . به خدا وقتی دلبری هات رو می بینم می خوام هلاکت بشم . الان بانو ملیسا خانم تو کریر دراز کشیدند و با عشق و علاقه فراوان مشغول تماشای تلویزیون هستند . راستی یه سئوال برام پیش اومده ، آیا تماشای زیاد تلویزیون براینوزاد و کودک خردسال مضره یا اینکه نه ، اگر راهی برای آرامش کودکه ، روش مناسبیه؟ ممنون میشم با نظر سازندتون ، بنده رو یاری کنید. خوب گل خوشبوی بابا و مامان ، کم کم داریم به تاسوعا و عاشورای حسینی نزدیک می شیم . بیا دستهای کوچیک و قشنگت رو رو به آسمون بگیر و برای تمام کسانی که آرزوی داشتن یه نوزاد تو دلشونه ؛ حالا از هر مذهب و آئینی دعا کن که خدا به حق شش ماهه حسین ، یه کوچولوی خوشگل و سالم هدیه کنه . نمونش دو تا از همکارهای خودم . یا یکی دیگه از همکارهام که کوچولوی تو راهیشون وضعیت مناسبی نداره و بودن یا نبودنش به نتیجه آزمایشاتی که انجام دادن بستگی داره . دوستت دارم بابایی . امشب خوب بخواب و خوابهای رنگی و زیبا ببین . این عکسهای زیر هم برای روز تولد بابایی هستش..