بابا جوونم امروز صبح خدا بهم رحم کرد
سلام بر پرنسس پارسی ، ملیسا خانم . وای وای قربونت برم . مامان می گفت امروز کلی خوش اخلاق بودی و کلی خندیدی . الهی قربونت برم . دیشب یه ترفندی به کار بردم و تونستم یک ساعت زودتر از روال معمول بخوابونمت . الهی . گذاشتمت تو کریر و چند دقیقه تابت دادم . دیدم به به خانم خانم ها دارن خواب هفت کوتوله رو می بینند . بابا جوونم با این حال فکر کنم ما هم عادت کردیم به شب بیداری. من و مامانت باز خوابمون نمی ومد ، مامان زحمت کشید و یه چای دبش با کلی مخلفات نظیر انواع و اقسام کاکائو با طعم های مختلف و کیک و ... آورد و خوردیم . آخرش هم نزدیک ساعت 2 خوابم برد . جوونم برات بگه صبح مامان ساعت 6 من رو بیدار کرد و بانگ زود باش پاشو از سرویس جا موندی سر داد . منم رفتم دیدم از سرویس جا موندم و به ناچار با ماشین خودم رفتم . چشمت روز بد نبینه . تو اتوبان یک لحظه چشمام رو هم رفت و خوابم برد . خدا بهم رحم کرد که زودی بیدار شدم . شاید سه ثانیه با نود تا سرعت . اما خدا بهم رحم کرد . خلاصه شیشه ماشین رو دادم پائین و تو سرمای اول صبح عین این دیوونه ها یخ زدم و مثل این کارتونها موهای سرم سیخ شده بود و گونه هام قرمز شده بود . هر کسی هم می دید احتمالا می گفت این از کجا اومده دیگه ؟ در نهایت هم به سلامت به اداره رسیدم . خلاصه این هم از ماجرای امروز . الانم فکر کنم چشمت زدم چون داری کم کم شلوغ می کنی بلا . الهی این عکسهای پائین رو هم نیم ساعت پیش ازت گرفتم . دوستت داریم بابا . هم من و هم مامان . راستی بابا اولین ماه محرم تو هم از امروز شروع شد . از خدا می خوام به حق شش ماهه حسین (ع) هر کسی رو که در آرزوی داشتن یه بچه صحیح و سالمه ، حاجت روا کنه .بابا جونم می خوام یه مسابقه بزارم . هر کس که بگه کدوم یک از این عروسکها عروسک منه ؛ برنده جایزه یک میلیارد دلاریه