دلنوشته های پدر برای دختر نازنینش
مرور زمان همواره یادآور خاطراتی تلخ و شیرین از ایام گذشته بوده و چه زیباست آدمی در همه حال گذشته خود را به یاد داشته و با زیباییهای آن لذت و از تلخی های آن پند و عبرت گیرد. زمانی که در سال 1390 منتظر بدنیا آمدن دختر نازنینم ملیسا دقیقا سی سال بعد از تولد بنده ، یعنی 1360/06/30 بودیم ، ملیسا در تاریخ 1390/06/30 قدم به این دنیای زیبا گذاشت و به لطف خدای بزرگ و مهربان ، همسر نازنینم بهترین هدیه روز تولد بنده را ، دختری مه جبین و زیبا رو به نام ملیسا عطا نمود . به شکرانه این نعمت بزرگی الهی بر آن شدم تا از همان روزهای بارداری همسرم از حس و حال پدر شدن ، خنده ها ، گریه ها ، شیرین زبانی ها ، راه رفتن ها و .... دخترم ملیسا بنویسم. بنویسم تا یادگاری باشد از سمت پدری عاشق برای همسر و دختری مهربان.
امروز بیستم تیرماه 1399 هست و قرار شد از این به بعد ملیسا خانم خودش وبلاگش رو بنویسه.