گاهی میان وسعت دستان خالیم ؛ حس میکنم تمام دار و ندارم نگاه توست
سلام بابا جوونم . سلام به مش ملی که از تاریخ دوازدهم تا شانزدهم مردادماه اولین مسافرت خودش به شمال رو تو زندگی قشنگش تجربه کرد . الهی که فدات شم بابا . روز اول خیلی خوب و آروم بودی اما نمی دونم چرا از روز دوم یه مقدار بهونه گیر شده بودی . البته فکر کنم گرمای هوا و این جوشهایی که تو بدنت به وجود اومده بی تاثیر نبوده . بگذریم عزیزم ، تو این سفر مامانی و بابایی ، خاله شیما ، عمو حمید و خاله شادی و از همه مهمتر پریا و آریا هم همسفرت بودند . خدا رو شکر که صحیح و سالم رفتیم و برگشتیم . نمی دونم چه حشره ای هم قسمتی از بدنت رو گزیده و یه زخم تاول مانند بزرگ به جا گذاشته . الهی فدات شم زودی خوب میشی. این روزها ایام ضربت خوردن و شهات حضرت علی ع...